دیکشنری
ground rule
gɹa͡ʊnd ɹul
فارسی
1
عمومی
::
دستورالعمل، قاعده و طرز عمل، وظیفهاساسی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GROUND LANDLORD
GROUND LAUNCHED
GROUND LEVEL REALITIES
GROUND LINES OF COMMUNICATION
GROUND MOTION
GROUND MOTION INTENSITY MEASURE
GROUND NOTE
GROUND NUT
GROUND ON
GROUND PENETRATING RADAR
GROUND PLAN
GROUND PROXIMITY WARNING SYSTEM
GROUND PROXIMITY WARNING SYSTEMS
GROUND RANGE
GROUND RENT
GROUND RULE
GROUND RULES
GROUND SEA
GROUND STATE
GROUND STATE ENERGY
GROUND SUPPORT EQUIPMENT
GROUND SWELL
GROUND TORPEDO
GROUND TRUTH
GROUND TRUTH STATEMENT
GROUND WATER SURFACE
GROUND/FIGURE
GROUNDAGE
GROUNDED
GROUNDED COGNITION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید